دانیالدانیال، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

وبلاگ پسرم قبل از پا گذاشتن به دنیای من

فقط بخندید ! (لطیفه های کودکانه)

1391/5/27 18:12
نویسنده : بابا دانیال
342 بازدید
اشتراک گذاری

 

لطیفه کودکانه,لطیفه

 

 

یه روز دو تا تنبل میرن بانک میزنن، اولی میگه بیا پولا رو بشمریم.

دومی میگه: ولش كن فردا رادیو میگه!

 

=======================

 

آقای فراموشکار میره دكترمیگه آقای دكترمن فراموشی گرفته ام.

دكتر میگه: چندوقته این بیماری رو دارین؟

آقای فراموشکار  میگه: كدوم بیماری؟  

 

========================


پسر مهربان داشت نوارخالی گوش میداد و بلند بلند گریه میكرده، بهش میگن چرا گریه میكنی؟

میگه: دلم واسه خواننده‌اش میسوزه، طفلكی لال بوده!

 

=========================

 

یه پسره به دوستش میگه: بیا بریم دریا.

دوستش میگه: نه اگه غرقشم مامانم منو میكشه!

 

========================

 

طرف جلوی یک عابر بانک ایستاده بود و التماس می‌کرد: تو می‌تونی دو میلیون تومان به من قرض بدی، می دونم که داری، کمکم کن، به خدا بهت بر می گردونم!

 

========================

 

پدر پسرشو میفرسته دانشکده افسری، دوستاش بهش میگن: درس پسرت که خیلی خوبه بود، بهتر بود میگذاشتی دکتر یا مهندس بشه؟

پدر میگه: نه، آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!

 

============================

 

قاضی: چرا با سر زدی توی صورت دوستت؟

متهم: جناب قاضی! خودش می‌خواست، هر وقت من را می‌دید،می‌گفت یک سری به ما بزن!

                 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)