دانیالدانیال، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

وبلاگ پسرم قبل از پا گذاشتن به دنیای من

بخون و بخند

1391/5/27 18:21
نویسنده : بابا دانیال
290 بازدید
اشتراک گذاری

لطیفه های کودکانه,جک,جک لطیفه

 


امرار معاش و نویسندگی

 

سعید به دوستش محسن: برادرت که به خارج رفته ، از چه راهی امرار معاش می کند؟محسن : از راه نویسندگی.

 

سعید : چه می نویسد؟

 

محسن : هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرستد.

 


جمله سازی

 

معلم : امیر جان ، با حمید یک جمله بساز.

 

امیر : شما چقدر شبیه همید!

 

 

جمله رمزی


حسن پس از شرکت در امتحانات پایان سال ، به همکلاسی اش گفت : ما می خواهیم به مسافرت برویم. لطفا نمره های مرا بپرس و اگر تجدید شده بودم ، به صورت رمزی به من خبر بده. اگر از یک درس تجدید شده بودم ، بگو : سلیم به تو سلام می رساند. اگر هم از دو درس تجدید شدم بگو : سلیم و برادرش سلام می رسانند.

 

حسن بعد از مدتی نامه ای از همکلاسی اش دریافت کرد که در آن نوشته بود: خانواده سلیم همگی سلام می رسانند!!

 

 

امتحان

 

پزشک : خوب پسرم! حالا باید دندانهایت را امتحان کنم.

 

پسر بچه : آقای دکتر! امتحان کتبی یا شفاهی؟؟؟

 

 

پلیس

 

اولی : پدر من با یک حرکت دست می تواند یک کامیون را نگه دارد!

 

دومی : مگه پدرت چه کاره است؟

 

اولی : پلیس!!


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)