داستان کودکان - داستان چهار دوست
چهار دوست ******** روزی طاووسی دانه ای را پیدا کرد و آن را در زمین کاشت . خرگوشی از راه رسید و به او گفت : " می توانم به شما کمک کنم ؟" طاووس گفت : " البته ، خوشحال می شوم . شما به دانه آب بدهید ." خرگوش به دانه آب داد و گیاه سبز شد . میمونی جلو آمد و گفت : " ممکن است به شما کمکی بکنم ؟ " خرگوش گفت : " البته ، تو می توانی برای گیاه مقداری کود تهیه کنی " میمون برای گیاه کود ریخت . فیلی از راه رسید و گفت : " من می توانم به شما چه کمکی بکنم ؟ " م...
نویسنده :
بابا دانیال
18:48